جنبش می تو و من هم دو چیز متفاوت
صدا بخشیدن به رنج شرط تمام حقیقت است تئودور آدورنو مشخص است که در طول تاریخ تقریبا همیشه زنان مورد ستم و سرکوب بوده اند. در کل تاریخ بشری به خاطر وضعیت بیولوژیکی زن، و دوران های بلند مدت بارداری پشت سر هم، زن همیشه آسیب پذیر بوده و این دستمایه ای شده برای شکل گیری فرهنگ سلطه بر زنان و اجحاف های رنگارنگ در طول تاریخ در مورد آن ها. هرچند که همیشه مردان هم مورد ظلم بوده اند، اما ظلم و ستمی که بر مردان رفته است بر مبنای طبقه و جایگاه های اجتماعی بوده، مثل برده ها دوران برده داری، دهقانان دوران فئودال، و یا کارگران دوران سرمایه داری. تفاوتی ریشه-ای و ساختاری است میان سرکوب و فشار بر مرد و زن. در جامعه سرمایه داری متاخر، همه به غیر از منتفعان سیستم، شاید همان یک درصد، به واسطه ی شیوه ی تولید و چرخش سرمایه و بحران های اقتصادی زیر سرکوب قرار دارند. اما در عین حال زنان با سرکوب مزاعف مواجه اند و آن سرکوب و آزاری است که از سوی مردان می آید. در این متن ابتدا دعوی های اسلاوی ژیژک را در ویدئویی که در مورد جنبش می تو منتشر کرده است، نقد می کنم سپس رابطه ی جنش می تو و جنبش من هم در ایران را نشان