درباب کارگران جنسی



چندی قبل بی بی سی فارسی در برنامه پرگار به مسئله تنفروشی پرداخت اما وقتی من این برنامه را نگاه کردم متوجه شدم که متخصصانی که به این برنامه دعوت شده اند به اندازه کافی نمی توانند مسئله را برای مخاطب باز کنند و مجری هم به اندازه کافی محدوده ی بحث را به سر حدات خود نمی برد. برای همین تصمیم گرفتم متن زیر را بنویسم.

تنفروشی از قدیم ترین تجارت های جهان است. درست مثل هر موضوع دیگری قدمت نمی تواند برای یک پدیده حقانیت به ارمغان آورد. پس چون این تجارتی قدیمی است دلیلی بر درست و غلط بودن آن ندارد. اما چه موضعی می توان در برابر قانونی بودن آن گرفت مسئله ای بالکل متفاوت است. وقتی پای قانون و حاکمیت به میان می آید باید ترسید به این معنا که چه تبعاتی برای تنفروشان دارد. آیا بحث قانونی کردن آن منجر به داشتن حقوق و مزایای بیشتر برای زنان تن فروش است یا به راه افتادن دم و دستگاه مالیاتی برای گرفتن مالیات از تن فروشان، یا به وجود آمدن شرکت های بزرگ برای به استثمار کشیدن کارگران جنسی از طریق انحصار بازاریابی و فروش و یا در کل تمام دیگر راهکارهایی که به دنبال سود از تجارت تن دیگری. می دانیم که قانونی شدن تن فروشی هر دو وجه قضیه را به دنبال خواهد داشت. شاید زنان در امنیت و بهداشت بهتر به سر برند اما از طرفی ممکن است به استثمارهای مدرن شرکت های بزرگ درآیند و درآمدهایشان مدام کاسته شود.
ولی من می خواهم خود این سوال را به چالش بکشم این که اصلا مسئله سر قانونی یا غیرقانونی شدن این ماجرا نیست. این پدیده باید از نگاه اجتماعی و اخلاقی دیده شود نه برای جواب دادن به این سوال که آیا باید قانوی شود یا نه بلکه برای تاباندن نوری تازه بر این سوال، سوالی که مانند بسیاری از سوال های دیگر جوابی برایش نداریم.
یک چیز را باید کاملا روشن کرد این که این پدیده شاید به اندازه عمر انسان خردمند قدیم باشد اما به هیچ عنوان امری عادی و نرمال نیست. در هیچ جامعه ای و در هیچ فرهنگی زنی وجود ندارد که با میل خود و با انتخاب آگاهانه خود دست به این کار زده باشد. حرکت کارگران جنسی امروزه از اروپای شرقی به عمده کشورهی اروپای غربی، و از  کشورهای آمریکای لاتین به آمریکای شمالی، آنقدر پر تعداد است که این برداشت غلط از آن می شود که دختران و زنانی از کشورهایی با شرایط اقتصادی بد برای پیشرفت و ساخت آینده شان به کشورهایی با قدرت اقتصادی بیشتر می روند با آگاهی و اراده خود این راه را انتخاب کرده اند. اما در عمل می بینیم که بیشتر مهاجرانی که به تن فروشی روی می آورند نه می توانند آینده ای برای خود بسازند و نه می توانند آرامش قبلی خود را داشته باشند. آنان در کشورهای بیگانه در شرایط بد زندگی می کنند به امید این که با سرمایه به دست آمده از این راه بتوانند به کشور خود بازگشته و زندگی ای را آغاز کنند اما این هدفی است که بیشتر آنان از آن در می مانند و سرگذشتی بسیار غم انگیزتر پیدا می کنند.
 حتی اگر این دخترها آنقدر خوش شانس باشند که بتواند پول تن فروشی شان را برای خود نگه دارند و با سرمایه ای مناسب به کشور خودشان بازگردند با مشکلات عمیق روانی دست به گریبان خواهند بود. مشکلاتی که شاید دیگر اجازه ندهد بتوانند تا پایان عمر وارد رابطه ی احساسی ای شوند که بتوانند از آن لذت ببرند. یعنی در واقع سفر و مسیری که برای رسیدن به یک سعادت و ساخت زندگی آینده بود بدل می شود به علت اصلی ناآرامی و نابودی آینده.
هیچ زن شادی را نمی تواند یافت که بر مبنای تن فروشی زندگی خود را شکل داده باشد. نه به این خاطر که آیا تن فروشی قانونی است یا نه. آیا باید قانونی باشد یا نه. جواب دادن به این سوال غیر ممکن است. مخصوصا در جهانی که ساختارهای اجتماعی بر مبنای نظام های سود محور شکل گرفته اند و نه زندگی بهتر. در چنین شرایطی، قانونی بودن و قانونی نبودن دیگر مسئله نیست. اگر تن فروشی قانونی باشد شرکت ها و دلال های بزرگ تجاری با انحصار بازار و مشتری تن فروشان را به استثمار می کشند و اگر قانونی نباشد مافیاهای زیرزمینی مخوف همان کار را می کنند. نه قانوی بودن و نه غیر قانونی بودن تن فروشی کمکی به تن فروشان که بازنده اصلی این جریان اند نمی کند.


نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

استراتژی هایی در بازی رولت

بردن سگ از ایران به انگلستان یا کشورهای اتحادیه ی اروپا

بردن در بازی رولت شیوه های جدید