رابطه با متن




معمولا در ایران تسلط بر زبان خصلت افرادی است که در حیطه‌ی علوم انسانی فعالیت می کنند. کسانی که زبان بخشی از محتوای کارشان است مانند فیلسوف، مترجم، نویسنده، ارتباط مستقیم با زبان دارد. این دسته زبان‌شان را به مرور می سازند یا به عبارت دیگر بر زبان تسلط دارند و هر یک سبک خاص خود را در زبان ایجاد می‌کنند. آن‌ها می‌توانند پیچش های زبانی به متن بدهند و متنی با کیفیت تولید کنند. ولی این مسئله در مورد قشرهای دیگر صادق نیست چرا که رابطه با متن و کتاب در میان اقشار دیگر بسیار ضعیف است. به طور کلی کسانی که کارشان جدا از علوم انسانی است معمولا با متن رابطه‌ی خاصی ندارند. برای همین هم شبکه های اجتماعی استوار بر عکس و ویدئو هستند چون باید میل عامه را پاسخ گویند. خیلی ساده اگر یک کتاب مهندسی را که اخیر به فارسی نوشته شده است تورق کنید یا گشتی در سایت‌ها و وبلاگ‌هایی که در مورد رایانه و برنامه نویسی است، بزنید متوجه سطح نازل زبان نوشتاری این گروه می‌شوید. منظور از سطح زبانی استفاده کردن از کلمات ثقیل نیست بلکه رسا بودن یک متن، رابطه ای که با خواننده ایجاد می کند و به کار گیری از امکانات زبانی برای توصیف یک واقعیت، و نحوه‌ی روایت است. شرح دادن و رساندن منظور در زبان نوشتاری کاری سخت شده است چرا که رابطه با متن در میان توده ها ضعیف و ضعیف تر می شود. رابطه با زبان باید در طول زندگی و به واسطه‌ی خواندن متن شکل داده شود.
مدتی که در انگلستان به عنوان مترجم فارسی به انگلیسی کار می کردم با پدیده های جالبی روبرو شدم و آن هم رابطه ی ایرانی ها با زبان مادری خودشان بود. هر چند که قشری که من با آن‌ها برخورد داشتم از اقشار فرودست ایران بودند اما آنها حتی در بیان مسائل ساده هم دچار مشکل بودند. مثلا یک بار به عنوان مترجم به خانه‌ی یک خانواده شیرازی رفتم که قرار بود مدد کار اجتماعی با آن ها ملاقات کند و آن‌ها نیاز به مترجم داشتند در چنین شرایطی دولت هزینه‌ی مترجم را می پردازد و خانواده می توانند برای کارهای حساس مترجم داشته باشند. خانم خانواده حتی نمی توانست به فارسی درست و حسابی صحبت کند برای همین مجبور بودم ابتدا به صحبت های او نظم بدهم و روایت را دوباره بسازم تا ممد کار اجتماعی بتواند منظور او را متوجه شود. مثلا مددکار اجتماعی می گفت که ما می خواهیم برنامه های نظارتی را روی بچه شما کم کنیم او در پاسخ رو به من می گفت من می دانم این ها می خواهند بچه ی من را از من بگیرند.
اما رابطه‌ با زبان در کشوری مانند انگلستان به مراتب از سطح بهتری برخوردار است. رابطه با متن در میان افراد عادی کاملا حضور پر رنگ دارد. الزاما تنها نویسنده و شاعر و فیلسوف از زبان نوشتاری خوب برخوردار نیستند. اخیرا یک کتاب آشپزی هدیه گرفتم و دستور یکی دو غذا را از داخل آن درآوردم و درست کردم. اول این که این نویسنده اطلاعات تاریخی و اجتماعی در مورد کشور تایلند داده بود. روایت او بسیار ساختاریافته و جذاب بود. کتاب پر بود از نقل قول هایی که از افراد و دیگر نوشته ها گرفته شده بود. همین مسئله در مورد کتابی در مورد زیست شناسی و یا حتی کتابی در مورد ماهی‌گیری هم صادق بود.
درست است که ایران سنت شعری بسیار غنی ای دارد اما نمی توان آن را به سطح زبانی کل جامعه تسری داد. مشکل امروز جامعه ی ایران قطع ارتباط با متن است. مشکل در عدم نوشتن و مکتوب کردن ساده ترین چیزها مانند خاطرات و سفر است چیزی که در بعضی کشورهای غربی بسیار پر رنگ است.
اما سوالی که اینجا مطرح است و شاید نیازمند یک تحقیق اساسی است این است که پیچیدگی در زبان و تسلط بر زبان، یا به عبارتی قدرت روایت و تشریح به چه چیزی می‌تواند ختم شود؟ چه دلالت‌های سیاسی‌ای می تواند در خود داشته باشد؟

نظرات

پست‌های معروف از این وبلاگ

استراتژی هایی در بازی رولت

بردن سگ از ایران به انگلستان یا کشورهای اتحادیه ی اروپا

بردن در بازی رولت شیوه های جدید