رویا، هنر، واقعیت/ قسمت سوم
تاملات زیباشناختی مجله تندیس/ میثم سامان پور اشاره: آخرین مسئلهای که در قسمت قبل مطرح کردیم این بود که هم رویا و هم تصاویر هنری به آن خصلتهای یکتایی که توسط زبان مستقر حذف میشود و کنار گذاشته میشوند، زبان و بیان از فرمی دیگر، متفاوت از زبان مستقر میدهند. برای همین هم خصلت رهایی در خود دارند چرا که به بخش محذوف و سرکوبشدهی واقعت زبان داده اند. در این شماره به دو تکنیکی اشاره میکنیم که در ساخت رویا و اثر هنری دخیل اند. تبدیل یک فرم به فرم دیگر تمام آنچه رویاـکار یا هنرمند انجام میدهند تبدیل یک فرم به فرم دیگر است[1]. برای همین هم است که در فرهنگ عامه چیزهایی مانند آشپزی، خیاطی، ترجمه به عنوان هنر معرفی میشوند؛ چرا که تمام این فعالیتها در مورد تغییر فرم است. البته این حرف خیلی کلی است که بگوییم رویاـکار و هنرمند شبیه به هم اند چون فرمهای اولیه را به دیگر فرمها بدل میکنند؛ زیرا از یک طرف فعالیتهای بسیار وجود دارد که در آنها فرمها به یکدیگر بدل میشوند و از طرف دیگر ماهیت تصاویر رویا و تصاویر اثر هنری بسیار با یکدیگر فرق دارند. اما شیوهای ک